هیئت محبان امام حسن مجتبی(ع)منتظران مهدی(عج)

hasanie.blog.ir
اعلانات

This Picture is for hasanie

آخرين نظرات


“ان الحسین مصباح هدی و سفینه النجاه”
پیامبر(ص):”همانا خداوندو اهل بیت من در میان شما مانند کتشی نوح است که هر کس داخل آن شود نجات پیدا کرده و هرکس که از آن تخلف کند هلاک خواهد شد.
اما کشتی نجات حسین – علیه السلام – حرکتش بر امواج توفنده و گسترده دریا، سریعتر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهای نجات آسانتر بوده و دایره بهره‏وری و استفاده از نور مشعل وجود حسین – علیه السلام – وسیعتر است”.
آیا تا بحال سعی در ارشاد و راهنمایی و نصیحت دیگران در کنار گذاشتن اخلاق رذیله برآمده اید؟ چقدر زمان صرف این کار نموده اید؟ چقدر موفق بوده اید؟ ویا این تاثیر چقدرعمیق بوده است؟
ما قصد داریم در این مقاله مسیر میانبر در جهت دستیابی  به صفات عالیه انسانی و معنوی را مورد بررسی قراردهیم.
هیات را می توان در چهار بخش تحلیل کرد:


۱-    سخنرانی:
-  از نظر اعتقاد گاهی اوقات انسان دارای شک می شود. شک چه زمانی است وقتی که انسان اعتقاد به یک موضوعی داشته باشد به انجامش به تحققش بصورت پنجاه پنجاه ، این شک است مثلاً ۵۰  درصد این طبیب می تواند مریضش را خوب کند و ۵۰ درصد فکر می کند نمی تواند به این وضعیت اعتقادی پنجاه پنجاه می گویند شک.

- اگر از پنجاه دقت بالاتر احتمال زیاد، من احتمال می دهم این طبیب احتمال زیاد از عهدۀ درمان مریضی این شخص بر بیاید. به این می گویند گمان گمان بالای ۵۰ درصد است. بالای ۵۰ درصد احتمال به موضوعی بدهیم معتقد به چیزی بشویم. این گمان است
- حالا ما محدودۀ جدیدی باز می کنیم به نام اطمینان. اطمینان مفهومی است در درجه اعلای ایمان ولی قبل از یقین. اطمینان یعنی یک چیزی خیلی بالاتر از حد ایمان نزدیک به یقین. کسی که مطمئن است یعنی ایمانش خیلی بالاست. این را از کجا می گوییم همان قصه درخواستی که حضرت ابراهیم از خدا خواست.
- ابراهیم(ع) ایمان داشت و می گفت می دانم مرده را زنده می کنی و خداوند به او دستور داد تا چهار مرغ را بگیرد و گوشتشان را با هم مخلوط کند و در چهار کوه قرار دهد و سپس آنها را صدا کند تا مرغها زنده شوند. این تازه می شود اطمینان قلبی. اما اطمینان در نفس چیست؟ این بالاتر از اطمینان قلبی است. و این اطمینان در تمام اعضا و جوارح وجودت مشاهده می شود.وقتی اطمینان صد در صد شد به آن می گویند یقین
-  من الآن ایمان شما را نمی توانم ببینم چون ایمان موضوعی است قلبی، درونی اگر خواستیم بفهمیم کسی ایمان دارد یا نه باید از کجا بفهمیم؟ اگر ایمان داشته باشد او را به محدودۀ عمل می رساند. عمل پس شد نشانه ایمان عمل همان ایمانی است که به فعل رسیده حالا من می خواهم از شک به گمان برسم چی لازم دارم؟ علم لازم داریم. علم شک را از انسان می گیرد. هر جا که دیدید شک در جامعه وجود دارد. بدلیل نداشتن علم است.
- هر کسی که می خواهد اطمینانش به خدا بالا برود راهش اطمینان به انبیاء و اولیاء است. هر کی به انبیاء به اولیاء به محمد و آل محمد(ص) اطمینان نداشته باشد یعنی به خدا اعتماد و اطمینان ندارد.
شما چطوری به خدا مطمئن می شوی مگر نباید با علم به خدا اطمینانت را زیاد کنی؟ علم چی هست؟ قرآن. قرآن را کی آورده؟ پیامبر خدا. شما اگر به پیامبر خدا اطمینان نداشته باشی می توانی به قرآن اطمینان داشته باشی؟ نه.
آیا همه این اطلاعات مفید است؟ خیر .مادر دعای نماز عصر میخوانیم “اللهم اعوذ بک من علم لا ینفع.”"خدایا من پناه میبرم به تو از علمی که منفعت ندارد” جایی دیگر داریم “اللهم اعوذبک من همزات شیاطین” خدایا از شر شیطان پناه میبرم یعنی علمی که نفع ندارد مثل شیطان میتواند خطرناک باشد چون علم تغذیه است غذای روح است.خوبش هم دردسر درست میکند چون درروح مااثر میگذارد و باعث حرکت میشود به جایی که حرکتش را ماتعیین نمیکنیم.
یک بخشی از آن علم اینست که امام تنهاست امام را باید همراهی کنیم . مظلومی امام و یا اینکه اگر من با امام همراهی کنم کلی از مشکلاتم کم می شود یا با ظهور ایشان مشکلات بشریت کم می شود.
خلاصه:
۱- پس سخنران باید سعی کند شنونده را با علم درست از منطقه شک به منطقه یقین هدایت کند.
۲-    مدت زمان سخنرانی جهت اثر بخشی بالا بین نیم ساعت تا سه ربع باشد
۳-    طبع شنونده در سخنرانی سرد اول و گرم آخر(در اول سخنرانی سرد و در آخرسخنرانی گرم) است.

۲- اشک:
معمولا در انتهای سخنرانی مجلس سوق داده می شود به اشک و گریه . ما آدمها را بچلانید آخرش چی در می آید احساس. عصارۀ ما احساس است. احساس را از ما بگیرند می شود تفاله. انسان بدون احساس تفاله است مثالش همان نماز بود خدا می گوید سر نماز می آیی حست را کجا می بری. خمیازه ات را آوردی سر نماز. خدا دنبال حس می گردد. کدام عمل هست که خیلی احساس دارد. تفاله اش خیلی کم است آن اشک و گریه کردن است که خانۀ پرش احساس است. لذا اگر یک کسی فعلی را بیاورد بنام اشک این فعل باید صفر تا صدش احساس باشد.
- گریه برخودم: حضرت رضا ( ع) فرمود: به هرچی خواستی گریه کنی بگو یا ابا عبدا…
- هر کی به هرچی گریه میکند خوبست
- این تفکر که مرد گریه نمیکند درست نیست. علی (ع) مرد مردهاست و از همه بیشتر گریه میکند
-  آنهایی که به حسین گریه میکند برای مشکلشان باز هم خوب است. خیلیهای اینطوری وصل میشوند سرطان یکی از نعمات الهی است. چون انسانها را متصل میکند. لذا بهترین نقطه جذب شدن همین مشکلات است . باید دور مشکلاتمان بچرخیم.
- بین گریه هایی که در مجلس امام حسین است عیار میگذارند کدوم گریه گریه است ؟ گریه یعنی شدت اتصال روحی کدوم اتصال روحی بالاست ؟ آنکه یک علامت داشته باشد چی ؟ تغییر میل. ده سال هیات میآید و هنوز گناه را دوست دارد. هنوز گریه عیار پیدا نکرده.
-  پیامبر اکرم و امامان علیهم السّلام کسی را که آمادگی گریه کردن ندارد به تباکی (خود را به شکل گریه درآوردن) دعوت کرده اند تا یاد حسین در همه قرون و اعصار در خاطرهها زنده بماند.
- برطبق روایات: گریه برای آن حضرت سختیهای زمان احتضار را از بین میبرد
- از ریان بن شبیب روایت شده است که گفته روز اول محرم به خدمت امام رضا علیه السّلام رسیدم حضرت فرمودند: … ای پسر شبیب اگر بر حسین (علیه السّلام) گریه کنی و آب دیدهگان تو بر روی تو جاری شود حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را میآمرزد خواه اندک باشد و خواه بسیار
-  نالیدن
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هر نالیدن و گریه‏اى مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین علیه‏السلام ».
- مزد اشک
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هر چیزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ریخته شود (که چیزى با آن برابرى نمى‏کند و مزد بى‏اندازه دارد».
-  عزاداران آسمانى
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «چهار هزار فرشته نزد قبر سیدالشهداء علیه‏السلام ، ژولیده و غبارآلود، تا روز قیامت بر آن حضرت مى‏گریند».
-  برخوردارى از کوثر
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه از نعمت نگاه به «کوثر» برخوردار مى‏شود و از آن سیرابش مى‏کنند».

اثرات فیزیولوزیکی اشک
- با گریستن گرما تولید می شود .ظرفیت ریه ها افزایش می یابد انرژی اضافی دفع می شود هشیاری ذهنی بالا می رود و اضطراب تخلیه می شودو در شکل گیری این اشک ها تمام نیروهای بدنی و روانی تقویت می شود.
- در گریستن فشار خون افراد تنظیم می شود. جریان اکسیژن به مغز رسیده و تخلیه هیجانی به وجود می اورد.کودک به محض تولد گریه می کند تا احساس خود را به ما بفهماند تا بگوید در این عالم جدید احساس غریبی میکند و با این عمل احساس خود را به ما می گوید. طبق تحقیقات گریه در مردان و زنان به طور یکسان در نهاد شان وجود دارد اما مردان به دلایل تعلیمات و یادگیری می آموزند گریه نکنند و این موضوع جزء یادگیری های انان و باورهای انان می گردد.
جفری .ای .کاتلر : در این نوشتار بین گریه ی فرد افسرده که به طور مداوم می گرید و گریه ای که تعریف آن رفت تفاوت وجود دارد.فرد افسرده که به طور مکرر می گرید نیاز به درمان روان شناختانه دارد در حالی که برای سایر افراد گریستن درمان و التیام بخش زخم های روانی است
- هنگامی که ما دچار استرس هیجانی می شویم، مغز و بدن ما شروع به تولید ترکیبات شیمیایی و هورمونهای خاصی میکند. گریه کردن کمک میکند تا این ترکیبات شیمیایی زائد که نیازی به آنها نیست از بدن حذف گردند.

- اشکهای احساسی در واقع مواد سمی ای که در پی استرس هیجانی در خون تجمع می یابند را از بدن دفع میکند.

- اشکهای احساسی سطح منگنز بدن را کاهش میدهند. این مواد معدنی بروی خلق و خو تاثیر مستقیم میگذارد. غلظت منگنز اشک احساسی ۳۰ برابر بیشتر از منگنز موجود در سرم خون است.

- اشک احساسی نسبت به اشک پایه و رفلکس حاوی ۲۴ درصد پروتئین آلبومین بیشتری میباشد.

- هورمونهایی که پس از استرس در بدن انباشته میشوند به حد سطح سمی رسیده و باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن و دیگر فرآیندهای بیولوژیکی میشوند. اشک های احساسی به عنوان دریچه اطمینان برای قلب عمل میکنند..

- گریه در کاهش و جلوگیری از بیماریهای مرتبط با استرس موثر میباشد.

- انسان ها پس از گریه کردن از لحاظ جسمی و روانی احساس بهتری میکنند و در واقع سبک و خالی میشوند. (به علت دفع مواد انباشته شده که توضیح داده شد)

- گریه کمک میکند به آزاد سازی آندورفین ها به جریان خون. آندورفین ها ترکیبات شیمیایی ای هستند که باعث بهبود خلق و خو و تسکین درد میشوند.
طبع گریه احساسی گرم و تر می باشد.

سینه زنی:
- “السلام علیک یا ثاره ا… والوتر موتور” وترالموتور بعنی ای یگانه خونیکه ریخته شد و انتقامش گرفته نشد.
- انتقام چیز خیلی خوبی است.انتقام چیزی شبیه لعن است ولی در محدوده عمل می شود انتقام مثل(زهق الباطل) یعنی کنار زدن باطل.
نزدیک ۹بار خداوند خود را منتقم معرفی کرده است درآیات قرآن.انتقام چیز خوبی است پس چرا به ما می گویند انتقام نگیرید و گذشت کنید چون وقتی ما سراغ انتقام می رویم پای نفسانیات باز می شود لذا انتقام در بین ما واژه ای مذموم است ولی از خدا انتقام خیلی خوب است همچنین از ناحیه حجت خدا چون “وما تشاءون وما یشاءا…” چون حجت خدا نمی خواهد آنچه که خدا نمی خواهد و یک ذره نفس ندارد.
- روش خداوند برای انتقام چندتاست.
۱- ابر و باد و مه و  خورشید و اجزاء عالم برای انتقام بر می خیزند مانند بعداز واقع عاشورا تک تک کسانی که حضور داشتن در قتل امام با مریضی و قتل از دنیا رفتند.
۲- از سوی صاحب ما در هنگام ظهور و یکی هم از طرف امام حسین در هنگام رجعت که این دو تا انتقام رسماً گرفته می شود.

- انتقام. از کی؟ انتقام از نفس که وجه مشترک من و عمربن سعد می باشد. هر وقت آمدی به مجلس امام شمشیر بردار و به نفست چپ نگاه کن من انتقام می گیرم از تو. یعنی من تو را از صحنه حذف می کنم. ما نباید از جسم انتقام بگیریم باید از نفس انتقام بگیریم جسم چه گناهی دارد که تو سرت را به دیوار می زنی؟
بسازم خنجری نیش ز فولاد                زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
چشم را چکار داری؟ شما می گویی من خودم را می زنم تا دردم بگیرد و به زجر بیافتم. باشد با مدیریت امام اگر امام گفتند به خودتان چاقو بزنید شما هم بزنید درحدیث داریم اگر می خواهی از نفست انتقام بگیری دو راه انجام واجبات و ترک محرمات ذکر شده است. ریاضت نفس اینجا سفارش شده و بالا بردن معارف نیز انتقام گیری از نفس است پیامبر اکرم فرمودند: اف باد بر مسلمانی که هفته ای یک روز برای بالا بردن معارف خود وقت نگذارد. یعنی ۸ ساعت در هفته کم است. هرکی به مجلس امام حسین می آید منتقم می شود چون می خواهد این ظلم را بزند کنار ولی بعد شیطان مسیر را می زند کنار. شیطان حتی در کربلا هم بود روی تک تک این جماعت شیاطین نشسته بودند. سند داریم که اسبها را زین کردند اسبها نمی رفتند به طرف بدنها. شیاطین هِی کردند و اسبها ترسیدند و رفتند. پرچم قرمز بالای گنبد حرم امام حسین پرچم انتقام امام زمان است. همه ائمه به شهادت از دنیا رفتند ولی فقط پرچم قرمز بالا سر گنبد حسین است .
- عرق ریختن در هنگام سینه زنی که پیش می آید یکی از راههای دفع سموم بدن است.
- طبع سینه زنی گرم و خشک است.

۴- نذری:
- این که در سطح جامعه غذای نذری را به عنوان تبرک و شفا میل می کنند، این احساس به دلیل اخلاصی است که در نیت نذر کننده وجود دارد چون معمولا آن انسان با نیت قربة الی ا… این کار را می کند و تهیه آن نذر با دعا و ذکر خدا همراه است. از این رو مردم به قصد شفا از آن می خورند و اشکالی هم ندارد.
- دادن نذری در هیات ها خالی از لطف نیست.همانطور که خداوند در قرآن کریم توضیحات مفصلی از بهشت با نگاه دنیایی انسان آورده است(از جمله: نهر ها، انواع اشربه و طعامها ، حوریان و غلامان و…) لذا با این عمل سبب جذب افرادی به هیات می شود که شاید برای اولین بار پا به این مکان ها می گذارند و ضمن دریافت نذری در این میان ره توشه ای نیز برای آخرت خود برمیدارند.
- در تهیه و توزیع نذری حتی الامکان سعی شود تا از مواد و ظروف سالم استفاده گردد. چرا که بعضا مشاهده شده است که از نوشابه یا آبمیوه غیر طبیعی درکنار نذری استفاده گردیده است.

- نذر اعم از انجام یا ترک کاری است که از نظر حکم شرعی انجام یا ترک دادن آن بر انسان لازم نیست، ولی شخص با اجرای صیغه نذر، آن را بر خودش واجب کند، بنابراین انجام یا ترک آن کار بر او واجب شرعی می شود و در صورت تخلف می بایست تبعات آن را مانند کفاره نذر بپردازد.
- از جمله خداوند در آیه ۳۵ سوره آل عمران گزارش می کند که همسر عمران با خود نذر می کند تا فرزندش را برای خدمت در راه خدا آزاد کند و خداوند نذرش را پذیرفت و آن زن مومن، فرزندش مریم(س) را به خدمت خانه خدا فرستاد.

نذر از نظر حضرت مریم(س) و یهودیان، امری مطلوب و معروف بوده و او و سایر یهودیان هم عصر وی به نذر اعتقاد داشته و براساس آن عمل می کردند. البته نذری که در آن عصر متداول بود، اشکال گوناگونی داشت که از آن جمله می توان به نذر سکوت اشاره کرد. (مریم، آیه۲۶)

در میان مردم جاهلیت و پیش از اسلام در جزیره عربی نیز نذر متداول و رایج بود و شاید از همین جا بتوان دریافت که نذر از آیین های دین حنیف ابراهیمی(ع) بوده است که در جزیره عربی باقیمانده بود. (بقره، آیه۲۷۰)

- مردم برای دست یابی به اهداف گوناگونی نذر می کردند و انگیزه های چندی، آنان را به این عمل می کشاند. از جمله از آیه ۲۶ سوره مریم می توان دریافت که برای رهایی و فرار از تنگناهای اجتماعی از نذر بهره گرفته می شده است. همچنین از آیه ۷ سوره انسان این معنا به دست می آید که اشخاص برای شفای بیماران و درمان آنان به نذر متوسل می شدند.

در روایات درباره شأن نزول سوره انسان آمده است که امیرمومنان علی(ع) و فاطمه(س) و فضه برای شفای بیماری حسن و حسین(ع) به پیشنهاد پیامبر(ص) نذر روزه کردند. (تفسیر کبیر، فخر رازی، ج ۱۰، ص ۷۴۶ و نیز مجمع البیان، ج ۹ و ۱۰، ص ۶۱۱؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج ۴، ص ۶۷۴؛ الکشاف، زمخشری، ج ۴، ص ۶۷۰)

امام صادق(ع) در روایتی که در شأن نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است: هنگامی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مریض بودند، روزی پیامبر خدا(ص) به ملاقات آنها آمد و به علی(ع) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی(ع) فرمود: من نذر می کنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشکر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه(س) و همچنین فضه که کنیز آنها بود، همین نذر را تکرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه گرفتند. (میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۴۸) با توجه به این روایت می توان دریافت که روزه گرفتن پس از بهبودی بوده است و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز روزه گرفتند که داستان اطعام ایشان به فقیر و مسکین و اسیر در سوره انسان بیان شده است.
- علت وجوب انجام نذر: . به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، می گردد.
- علت پذیرش نذر: از دیگر شرایط نذر می بایست به اخلاص و نیت خالصانه نذرکننده اشاره کرد که آیه ۳۵ سوره آل عمران بدان توجه می دهد؛ چرا که خلوص در نذر زمینه پذیرش آن از سوی خداوند را فراهم آورد. (آل عمران، آیات ۳۵ و ۳۶) و خداوند به صراحت در آیات ۷ و ۹ و ۲۲ سوره انسان، علت پذیرش نذر اهل بیت(ع) و شفای حسنین(ع) را اخلاص اهل بیت(ع) می داند و این گونه بر نقش ویژه اخلاص در نیت و عمل در نذر تاکید می کند.

- شرایط صحت نذر: لزوم قصد قربت در عقد نذر (آل عمران، آیه ۳۵، مریم، آیه ۲۶، و حج، آیه ۲۹) و همچنین لزوم ذکر نام خدا در صیغه عقد نذر (همان) از شرایط صحت نذر است.البته شرایطی چون مکلف بودن، عاقل بودن، مختار بودن و قدرت بر انجام و امکان متعلق نذر از دیگر شرایط صحت عقد نذر است که از آیات قرآنی به دست می آید و فقیهان بر آن فتوا داده اند. (رساله امام خمینی، باب نذر)

چاپ اين صفحه

نظرات  (۲)

۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۰۹ امیر حسین یادگاری
خدا خیرتون بده کاره فرهنگیتون بالاست.
انشاا... حضرت زهراء(س) شفاعتمون رو بکنه. الهی آمین.....
امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
رَجُلٌ مِن أهلِ قُم یَدعُو النّاسَ إلَى الحَقِّ یَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ کَزُبَرِ الحَدیِدِ ؛
مردى از قم مردم را به حق فرا مى خواند و گروهى استوار ، چون پاره هاى آهن، پیرامون او گرد مى آیند .
بحار الأنوار ، ج 60 ، ص 216

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی